عقیل رحمانی/ چهار عضو باند سرقت مسلحانه از مسافران عراقی و... که با عنوان مترجم خودشان را به طعمهها نزدیک میکردند و سرقتهای خشنی را رقم میزدند، دستگیر شدند.
مدتی پیش اعضای یک خانواده عراقی که برای درمان به مشهد آمده بودند با حضور در کلانتری پرده از سرقتی خشن و مسلحانه برداشتند.
لیدرهایی که سارق مسلح بودند!
آنها در اظهاراتشان ماجرا را این گونه بازگو کرده و مدعی شدند که وقتی همراه با اعضای خانواده وارد مشهد شدیم، برای فراهم کردن جای استراحت به طرف میدان بیتالمقدس رفتیم. درحال پرس و جو بودیم که دو جوان به ما نزدیک شدند. آنها که به زبان عربی مسلط بودند مدعی شدند میتوانند برای انجام کارهایی که این چند روز در مشهد پیش رو داریم ما را همراهی و نقش مترجم را ایفا کنند. شاکی ادامه داد: در ادامه یکی از دو جوان از ما خواست با آنها همراه شویم تا جای استراحتی برای ما فراهم کنند. ماهم به دنبال آنها حرکت کردیم؛ محلی برای شب اول حضور ما در مشهد معرفی کردند و ما آنجا ساکن شدیم.
آنها که فهمیده بودند ما برای درمان به مشهد آمدهایم وعده دادند تا فردای آن روز با ما همراه خواهند شد و نزد پزشکی حاذق خواهیم رفت.
روز بعد آنها با خودروی پراید سفید رنگی که مدعی بودند تاکسی میباشد، ما را به یکی از مناطق شهر بردند و کمی بعد از دور زدن در خیابانها گفتند که امروز نوبت پزشک یافت نمیشود، به منزل ما بیایید تا فردا دوباره ماجرا را پیگیری کنیم.
ما هم به آنها اعتماد کردیم و با یک تاکسی سمند راهی یکی از مناطق حاشیهای شهر شدیم. خودرو چندین کوچه را پشت سرگذاشت و سرانجام در مکانی خلوت توقف کرد.بعد هم فرد مترجم از ما خواست پیاده شویم.
از خودرو پیاده شدیم و به دنبال او حرکت کردیم، پس از عبور از چند کوچه باریک مقابل خانهای رسیدیم. وارد خانه که شدیم از مترجم پرسیدم اینجا کجاست که او اعلام کرد خانه خودمان است، اینجا راحت باشید. داخل خانه و از آنجا وارد یک اتاق شدیم. آنها برای ما میوه آوردند و گفتند استراحت کنید. 10 دقیقهای از استراحت ما نگذشته بود که یک مرتبه در اتاق با شدت کنار رفت و سه نفر با صورتهای پوشیده وارد اتاق شدند که در دست یکی از آنها اسلحه کلت و دو نفر دیگر هم یکی چاقو و دیگری شمشیر در دستش بود.
سرقت چند هزار دلار با زور اسلحه
آنها با تهدید لباسهای ما را از تن در آوردند تا به این واسطه هرچه همراهمان هست را سرقت کنند. این ماجرا حدود یک ساعتی طول کشید و در پی آن سارقان مسلح 5100 دلار و مقداری پول عراقی و ایرانی ما را گرفتند. آنها حتی پاسپورت هایمان را هم گرفتند و گفتند اگر صدای شما در بیاید، پاسپورتها را پاره میکنیم.
دوباره لباسهایمان را به ما دادند و از ما خواستند آنها را بپوشیم و موبایلهایمان را هم به آنها بدهیم. ما هم که ترسیده بودیم دستورات آنها را مو به مو اجرا کردیم. لحظاتی بعد ما را از خانه خارج و سوار همان پرایدی کردند که روز اول با عنوان تاکسی ما را در شهر چرخانده بود.
وقتی سوار شدیم با تهدید اسلحه از ما خواستند تا سرمان لای صندلیها باشد و بالا نیاوریم. چند کیلومتری به همین شکل ماندیم تا اینکه ما را در حوالی بهشت رضا از خودرو پیاده و پاسپورتهای ما را هم جلویمان انداختند و فرار کردند.
دستگیری اعضای باند
مأموران پس از ثبت اظهارات اولیه شاکیان، پرونده را برای کسب دستور به دادسرای ناحیه 4 مشهد منتقل کردند و در ادامه موضوع برای رسیدگی در اختیار شعبه 406 بازپرسی قرار گرفت.
با توجه به اهمیت ماجرا قاضی «مرتضی نعمتی» از مأموران اداره مبارزه با سرقت مسلحانه پلیس آگاهی استان خواست تا رد زنیهای فنی و پلیسی خود را برای شناسایی عاملان این سرقت مسلحانه آغاز کنند. تحقیقات کارآگاهان چند روزی روی سرنخهای متعدد پرونده متمرکز شد تا اینکه رد یکی از اعضای باند در حوالی گلشهر زده شد.
متهم شناسایی و معلوم شد که او در حوالی بلوار شهید رستمی مخفی و روز را در آنجا شب میکند. موضوع به مقام قضایی اطلاع داده شد و در پی آن دستور دستگیری یکی از اعضای باند سرقت مسلحانه از اتباع خارجی صادر شد. کمی بعد پلیس محل مذکور را محاصره و نخستین عضو باند را دستگیر کرد. وقتی متهم توسط شاکیان پرونده شناسایی شد و همه چیز را از دست رفته دید، محل اختفای دو همدست دیگرش را هم در حوالی خیابان یاس لو داد. عملیات دوم هم کلید خورد و درحالی مأموران دو عضو دیگر باند را در محل یاد شده دستگیر کردند که آنها با خیال راحت در حال کشیدن قلیان بودند!
محل اختفای عاملان سرقت مسلحانه مورد تفتیش قرار گرفت و شمشیر و چاقوی مورد استفاده در سرقت به همراه 2000 دینار عراقی از محل کشف شد، اما خبری از کلت کمری نبود.
تفریح در جاده چالوس با پولهای سرقتی!
متهمان مورد بازجویی دقیق قرار گرفتند و به همین واسطه یکی از آنها مدعی شد که آن روز به بهانه انجام کار مترجمی به آنها نزدیک شدیم و در ادامه روز بعد نقشه سرقت را اجرا و اتباع عراقی را به خانه بردیم و لوازم آنها را سرقت کردیم. یکی دیگر از سارقان هم اعتراف کرد: برای آنکه محل اختفای ما لو نرود آنها را چندین کوچه چرخاندیم و بعد از سرقت همدستان من چشمهای آنها را بستند و خارج از شهر رها کردند.
سومین متهم هم مدعی شد که در حین سرقت، اسلحه در دست یکی از اعضای باند بود و در حال حاضر کلت در خانه پدرم و زیر یک گاز مستعمل پنهان شده است. همچنین راننده پراید هم از همدستان ما بود که پس از انجام سرقت مقداری از دلارهای سرقتی را به او دادیم. گوشیهای سرقتی را برای خودم و دلارها را در بازار به ریال تبدیل کرده و بین خودمان تقسیم کردیم.
در ادامه اعترافات اعضای باند یکی از آنها مدعی شد پس از سرقت در همان مدت کوتاه با پولهای سرقتی به چالوس رفتم و تفریح کردم! باتوجه به اعترافات صریح اعضای باند، مأموران محل مخفی کردن سلاح را هم مورد بازرسی قرار داده که در پی آن یک قبضه کلت کمری به همراه 6 فشنگ از خانه پدری یکی از اعضای باند کشف شد.
در ادامه آخرین عضو باند هم در حوالی خیابان عبادی 95 شناسایی و او هم دستگیر شد. به همین واسطه تمامی اعضای باند سرقت مسلحانه به شعبه 406 دادسرای مشهد منتقل شدند.
لو رفتن سرقتی دیگر
بازپرس پرونده در پی رسیدگی به جرایم متهمان به این نتیجه رسید که سارقان مسلح بازهم به همین شیوه و در جای دیگر مرتکب جرم شده و در پی آن هم چند صد دلار از مسافران عراقی به سرقت بردهاند.
با توجه به اعترافات صریح سارقان و جمعآوری ادله قضایی غیر قابل انکار بود که اعضای باند به اتهام مشارکت در سرقت مقرون به آزار، حبس غیرقانونی، نگهداری اسلحه و آدمربایی و بادستور بازپرس پرونده راهی زندان شدند تا دیگر مراحل پرونده هم طی شود و قانون در مورد آنها تصمیمگیری کند.
نظر شما